به خواهرم چیزی نگو...
خادم حرم امام رضا (ع):
دختــر بچـه شفا گرفتــه بـود ازش سوال کردم
چه دیــدی و چه شنیـدی ؟
دختــرک بـا آرامشی خاص گفت هیچ
فقط پــدرم را خبـر کنیــد!
پـــدرش را آوردنـــد.
گفت:
بابا ، امـام رضـا بهم گفت : بـه بابات بــگو بـه خواهرم چیــزی نگه!
پــدر بـه خادم گفت : دخیل کـه بستم
بـه امـام رضــا گفتـم : می خوای دختــرمو شفا نـدی شفا نــده
.
اما بــرگردم قـم بــه خواهرت گلایــه ميكنم...
السلام
علیکِ یا ضامن آهو



